سعی می کنم با حروف نقاشی بکشم
بر بومی که پارسال به عنوان سررسيد از اسپانسر اداره گرفتم
نقاشی ام شعر می شود و تو شاه بيت آنی
تو را می خوانم
تو - اين واژه دو حرفی -
تمامی حرفهای نهفته منی
و اين
همواره دوست داشتن است
۱۳۸۳/۳/۵
Like open mind
ايتالوکالوينو مرا پس می زند
و باز جذب گارسيا می شوم
و خيس می شود تی شرتهای بی هويت Metalica
از شرجيهای تنفس رمديوس، هنوز درگير رومن گاری هست ذهن مغشوش سلينجر وارم.
تا کجای هدايت ضجه بزنم که بدانم مرگ هم هست.
و باز جذب گارسيا می شوم
و خيس می شود تی شرتهای بی هويت Metalica
از شرجيهای تنفس رمديوس، هنوز درگير رومن گاری هست ذهن مغشوش سلينجر وارم.
تا کجای هدايت ضجه بزنم که بدانم مرگ هم هست.
۱۳۸۳/۳/۳
۱۳۸۳/۲/۳۰
۱۳۸۳/۲/۲۹
love story {traditional Version}
همسر عزیزم با بی تفاوتی کامل دندوناش رو از رو جیگرش برداشت
وقتی فهمید دوست ندارم تو این دنیا تنهاش بذارم
وقتی فهمید دوست ندارم تو این دنیا تنهاش بذارم
۱۳۸۳/۲/۲۸
opinion-1
حالا که میخوای برای کارای خونه یه مرد جون و قوی بیاری
منم برای دفتر یه منشی جونتر میارم
اینا رو وقتی میگفت که آخرین بست و چسبوند
منم برای دفتر یه منشی جونتر میارم
اینا رو وقتی میگفت که آخرین بست و چسبوند
۱۳۸۳/۲/۲۷
۱۳۸۳/۲/۲۶
اشتراک در:
پستها (Atom)