۱۳۸۳/۹/۷

snoop dog

« شب و کولاک ِ رُعب‌انگیز و وحشی ،

شب و صحرای وحشتناک و سرما ؛


بلای نیستی ، سرمای پرسوز ،


حکومت می‌کند بر دشت و بر ما . »



- « نه ما را گوشه‌ی گرم ِ کُنامی ،


شکاف کوهساری ، سرپناهی ؛ »


- « نه حتی جنگلی کوچک ، که بتوان


در آن آسود ، بی‌تشویش ، گاهی . »



- « دو دشمن در کمین ِ ماست ؛ دایم


دو دشمن می‌دهد ما را شکنجه .


برون : سرما ، درون : این آتش جوع


که بر ارکان ما افکنده پنجه . »



- « و ... اینک ... سومین دشمن ... که ناگاه


برون جست از کمین و حمله‌ور گشت .


... سلاح آتشین ... بیرحم ... بیرحم


... نه پای رفتن و نی جای برگشت ... »



- « بنوش ای برف ! گلگون شو ، برافروز


که این خون ، خون ِ ما بی‌خانمانهاست .


که این خون ، خون ِ گرگان گرسنه‌ست


که این خون ، خون ِ فرزندان صحراست »



- « درین سرما ، گرسنه ، زخم‌خورده ،


دویم آسیمه‌سر بر برف ، چون باد .


ولیکن عزّت ِ آزادگی را


نگهبانیم ، آزادیم ، آزاد . »

۱۳۸۳/۸/۲۶

هاذان تنبتان

یه شرکت نفتی که هفته ای یه بار میرم اونجا یه پروژه جدید گرفتن اسمش خارگ، همون خارک که شنیدین
رئیس شزکت میگفت اسم اصلی جزیره خارگ ولی عربا چون نمیتون گ رو بگن اینجوری شده
راس میگه؟