۱۳۸۲/۷/۱۶

Titan GPS

کاشکی منم از اين بچه بازاری ها ميشدم انقد اون طرفها رو دوس دارم ادم ياد دروغ و آروغ و عق ميندازه-بلاخره يه لقمه نونه- غروبا يه موتوری ميگيرفتم ميومدم خونه سوار اومگا بادمجونيم ميشدم بعد ميرفتم تجريش يا ناهيد دوس دخترمو از موسسه کيش مياوردم با هم ميرفتيم جاده چالوس شام ميخورديم . صدای گوشيمم ميذاشتم رو آخرين درجه و خدا خدا ميکردم دوباره اين شاگرد خنگه زنگ نزنه بپرسه کارتنهای واجبی کجاس . خوب اينجور نگرانی ها خيلی بهتر از اينکه بعد ۱۴ روز جون کندن بهت زنگ بزنن بگن اپراتوره ۲ گيگ ديتا رو با يه اسم اونم تو يه مسير کپی کرده. حا لا جريان دوس دخترما هم بماند